رابطه هستی شناسی و ذهن/ فایده اسطوره خوانی
تاریخ انتشار: ۱۹ تیر ۱۳۹۷ | کد خبر: ۱۹۵۹۰۱۶۳
به گزارش خبرگزاری بسیج، محمدرضا سرگلزایی، روانپزشک و پژوهشگر در یادداشت کوتاهی به رابطه هستی شناسی و ذهن پرداخته است که در ادامه می خوانید؛
۱- اولین فیلسوفان به دنبال پاسخ به پرسش های اساسی هستی شناسی بودند، اینکه "اینجا کجاست و چه قوانینی بر آن حاکم است؟". حوزه ای در فلسفه که به این پرسشها می پردازدOntology یا وجودشناسی یا هستی شناسی نامیده می شود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
۲- گروه دیگری از فیلسوفان به این نتیجه رسیدند که ابزار اساسی ما برای شناخت جهان، ذهن ماست، پس مقدمهٔ شناخت جهان، شناخت ذهن است چرا که اگر "میزان" را نشناسیم و انحرافات و اعوجاجات احتمالی آن را ندانیم احتمال این که در "توزین" دچار اشتباه شویم کم نیست. دغدغهٔ این فیلسوفان Epistemology یا معرفت شناسی یا شناخت شناسی نامیده شد. هنگامی که لودویک ویتگنشتاین فیلسوف برجستهٔ "فلسفه تحلیلی" وظیفهٔ اصلی فلسفه را "نقد زبان" می داند به این حوزه از فلسفه اشاره دارد.
۳- امانوئل کانت اعتقاد داشت که ذهن ما محصور و مجبور در شیوهٔ خاصی از تفکر است و این جبر ذهنی باعث می شود که ما جهان را نه به آن گونه که هست بلکه به آن گونه که ذهن ترسیم می کند درک کنیم. برای مثال "زمان فیزیکی" با "زمان ذهنی" کاملا متفاوت است و اصولاً آنچه که فیزیک نسبیّت یا فیزیک کوانتومی دربارهٔ زمان می گویند برای ذهن بشر قابل لمس نیست مگر به واسطهٔ تمثیل و استعاره. به بیان دیگر: پیش چشمت داشتی شیشه کبود/ زان سبب عالم کبودت می نمود
۴- ذهن با نگاه کردن به خودش تغییر می کند. هنگامی که ذهن به عنوان "سوژه" (شناسا)، ذهن را در جایگاه "ابژه" (شناسه) می نشاند، با دیالکتیک هگلی تز و آنتی تز، سنتز ذهن جدیدی به وقوع می پیوندد. به این دلیل است که امانوئل کانت علمی شدن روان شناسی را منتفی می داند، ذهن سیری "تاریخی" را طی می کند و هر بار که گمان می کند "خودش" را شناخته است تنها توانسته "گذشتهٔ خودش" را بشناسد.
۵- اگر قبول کنیم که ذهن، خود را به جهان فرافکنی می کند (همان که در فلسفه، ایده آلیسم نامیده می شود) هستی شناسی هر عصر، انعکاسی است از "نیازهای انسان آن عصر" بنابراین پاسخ های انسان سده ها و هزاره های پیش به سؤالات هستی شناسانهٔ انسان امروز، نیازهای روان شناختی انسان امروز را پوشش نمی دهند.
کتاب حرفهایی برای امروزیها به تفصیل گفته ام و در یادداشت معرفی همان کتاب به اختصار نوشته ام که ما بر اساس نیازهای امروزمان نیازمند اسطوره های نو، قصه های نو و ضرب المثل های نو هستیم. این جاست که کار قصه نویس هایی که "گرفتار گذشته" نیستند اهمیت می یابد، قصه های نو، هستی شناسی ذهن امروزی هستند، ذهنی که فرزند گذشته و آفرینندهٔ آیندهٔ جامعهٔ انسانی است. از این منظر است که خواندن قصه های امروزی همچون رمان های برفک (دان دلیلو- پیمان خاکسار - نشر چشمه) پروژه رزی (گرام سیمسون - مهدی نسرین – نشر مرکز)، جزء از کل (استیو تولتز - پیمان خاکسار – نشر چشمه) را به عنوان داروی "درد متافیزیکی" انسان امروزی تجویز می کنم.
به عقیده من، خواندن اسطوره های کهن (چه ایلیاد و اودیسه هومر باشد، چه بهاگواد گیتا، چه عهد عتیق و ...) حرفهٔ کارشناسانی است که می خواهند "تاریخ ذهن" را بدانند، اما "دردمندانی" که برای "بی قراری های معناشناختی" خود به دنبال التیام و تسکین اند از "مرور اسطوره های گذشته" نفعی نخواهند برد.
منبع: بسیج نیوز
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت basijnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «بسیج نیوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۹۵۹۰۱۶۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
استاد مطهری؛ فیلسوف یا متکلم؟!
کتاب دو جلدی «طهور در ساغر» به قلم حسینعلی رحمتی است که این اثر برای آشنایی جوانان با منظومهی فکری استاد مرتضی مطهری منتشر شده است.
به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو، چهلوچهار سال از شهادت استاد مرتضی مطهری میگذرد؛ چه چیزی باعث شدهاست هنوز آثار ایشان تجدید چاپ شود و تمامی رهپویان اندیشه به این آثار توجه داشتهباشند؟ تاریخ هر چیزی را به راحتی در خود نگاه نمیدارد و به نسلهای بعدی منتقل نمیکند. باید کاوش کرد چه چیزی شهید مطهری را در این جایگاه قرار دادهاست و سخنان او همیشه تازه بودهاست؟
معلم شهید در ایران معاصر، در هر دو عرصهی اندیشه و عمل سیاسیـاجتماعی تاثیر گذارده است. او در دو کانون اصلی تفکر و دو گروه مرجع در جامعهی ایران، یعنی در حوزههای علمیه و دانشگاه حضوری جدی داشت. در تمام این محافل یکی از محورهای اساسی بحثهایش فلسفه و موضوعات جدید کلامی بود؛ مقتضیات زمان را به خوبی فهم کرد و چراغ حکمت اسلامی را روشن نگاه داشت. او در زمان غلبهی اندیشهی غربی، به نقد فلسفهی غرب پرداخت و در حالی که مدافع فلسفهی اسلامی بود، هرگز از آداب و لوازم خلوص اندیشیدن خارج نشد. سخن گزافی نمیتواند باشد اگر بگوییم که شهید مطهری در گشودن راه فلسفهی اسلامی به مجامع علمی نقشی پررنگ داشت.
در سالهای پرالتهابی که مکتبها و نگرشهایی همانند مارکسیسم و ماتریالیسم در قالب گروهها و احزاب بر فعالان و مبارزان سیاسی تأثیر میگذاشتند، شهید مطهری با استفاده از آنچه نزد علامه محمدحسین طباطبایی آموختهبود، زیرساختها و مبانی فلسفی این نوع مکاتب را به چالش کشید و ضعفها و اشکالات آنها را در معرض دید و داوری جامعهی آن روز نهاد. نگارش آثاری چون «علل گرایش به مادیگری»، «اصول فلسفه و روش رئالیسم»، «نقدی بر مارکسیسم»، «مسئله شناخت»، «فلسفه تاریخ»، «فلسفه اخلاق» یک جهاد علمی بود که آثار عملی آن تا ایجاد روحیهی خودباوری در میان جوانان کارساز بود. از این رو جوانان این زمان نیز شایسته است به آثار ایشان از مسیرهای امن و استوار رو کنند. کانون اندیشه جوان چند اثر در خور توجه برای آشنایی جوانان با منظومهی فکری استاد مرتضی مطهری منتشر کردهاست؛ یکی از این آثار، کتاب دو جلدی «طهور در ساغر» به قلم حسینعلی رحمتی است.
بحث اصلی در جلد اول «طهور در ساغر» با این پرسش آغاز میشود: «مطهری را باید در زمرهی فیلسوفان به شمار آورد یا متکلمان؟». حسینعلی رحمتی برای پاسخدادن به این پرسش اذعان میکند باید تعاریف کلام و فلسفه، متکلم و فیلسوف و وظایفشان مشخص شود و همچنین شیوهی تفکر و عملکرد شهید مطهری نیز بررسی شود. بنابراین بیانکردن این تعارف و سلوک و عمل شهید مطهری در برابر هر کدام، وجههی همت نویسنده قرار میگیرد. او در جلد اول کتاب به تعریف فلسفه و زیست فیلسوفانه میپردازد؛ ابتدا تاریخ مختصری از فلسفه را بیان میکند سپس تعاریف را در دو جغرافیای فکری اسلامی و غرب پی میگیرد. در خلال بیان این دقایق، ظرافت رفتار و مشی فکری و در بیانی دیگر، روششناسی استاد مطهری در فلسفه آشکار میشود. این جلد از کتاب تا به حدی روان است که میتوان دانشجویان سال اولی رشتههای علوم انسانی را به خواندن آن ترغیب کرد؛ چراکه به مناسبت سیر در اندیشه فلسفی استاد مطهری، سیری هم در تاریخ فلسفه از یونان باستان تا معرفتشناسی انجام شدهاست.
جلد دوم کتاب «طهور در ساغر» با عنوان «سیری در اندیشههای کلامی استاد مطهری» دو ساحت زندگی یک انسان، یعنی ساحت شخصی و اجتماعی را بررسی میکند. کتاب با پرسش از چیستی دین و دلیل نیاز آدمی به دین آغاز میشود و با جاری شدن مفاهیم اختیار بشری و عدل الهی در فصل دوم، به سوی پرسش از آزادی میرود. پس از اینکه مبانی، مفهوم، جایگاه و اقسام آزادی بررسی شد، نسبت میان دین و آزادی و آسیبشناسی آزادی در برابر مخاطب قرار میگیرد. نویسنده در حالی این سیر را پیش میبرد که تفکر شهید مطهری در تمام سطحهای سخن پررنگ است و آشکار میشود.
فصل چهارم کتاب موضوع اخلاق و دینباوری را بررسی میکند. این فصل محل منازعه میان مکتبهای اخلاقی مهم دوران میشود. با این همه، آخرین فصل جلد دوم «طهور در ساغر»، تلاش میکند، دین را در آینهی فهم کند. در اینجا کتاب به پرسش نخست بر میگردد که مطهری یک فیلسوف است یا متکلم و به این مناسبت جریانهای مهم اندیشه در تاریخ اسلام را بازگو میکند و مهمترین شاخصهای فکری هر کدام را بر میشمرد.
کتاب «طهور در ساغر» را میتوان از دو منظر نگاه کرد: اول) کتابی برای آشنایی با منظومه فکری استاد شهید مرتضی مطهری، دوم) کتابی برای فهمیدن دقایق مهمی در سیر اندیشه از یونان تا ایران معاصر، سوم) کتابی برای آشنایی و فهمیدن چیستی کاربرد علوم عقلی، که به انتزاعیبودن متهم میشوند، در زندگی فردی و اجتماعی.
«طهور در ساغر» از سوی کانون اندیشه جوان در دو جلد به قلم حسینعلی رحمتی منتشر شدهاست. این کتاب در جلد اول به اندیشههای فلسفی استاد میپردازد و در جلد دوم به اندیشههای کلامی ایشان؛ این پرداختن و بررسی اندیشهها با رویکرد همآوایی میان منش و سلوک علمی استاد و تعاریف موجود از این دو دانش، پیش میرود.